هوش داده افلاطون
جستجوی عمودی و هوش مصنوعی

بیت کوین نوع جدیدی از مالکیت را ایجاد می کند

تاریخ:

این یک سرمقاله نظری است توسط ینس بوچر، یکی از همکاران مجله بیت کوین.

بیت کوین موضوعی است که به گونه ای شور و شوق را برمی انگیزد. از آنجایی که بیت‌کوین به طور فزاینده‌ای مورد حمله دولت‌ها و رسانه‌ها قرار می‌گیرد، مایه تاسف است که مدافعان پرشور بیت‌کوین چنین عذرخواهی نادرست و پرشوری را ارائه می‌کنند. این مقاله تلاش من برای کاهش تبلیغات تبلیغاتی باند هدل در تصویر نمایه لیزری است و در عوض مالکیت بیت کوین را به عنوان یک حق طبیعی و غیرقابل انکار معرفی می کند.

بیت کوین اول از همه مستقل است دارایی - نه پول در واقع ارزش پولی خود را از ملک بودن می گیرد. بیت کوین را می توان نه به این دلیل که پول است، بلکه به این دلیل که دارایی است، در اختیار داشت. بنابراین مالکیت اولویت دارد. مفاهیم؟ خواهیم دید.

اموال می تواند به معنای چیزهای مختلفی باشد، اما فرضیاتی برای آن وجود دارد. به طور کلی، نوعی از مالکیت تحمیل یک نظام اجتماعی و یا اقتصادی، نظم، یا به طور کلی، یک باور سیاسی است. اموال مستقل اما مبهم است. شهروندی را تصور کنید که دارای نهادهای دموکراتیک قوی است. دور از آنها یک ملوان در آبهای بین المللی است که فاقد تابعیت است. حال تصور کنید که آنها یک بیت کوین را در یک کیف پول مولتی سیگ نگه می‌دارند - به این معنی که حقوق جمعی به نوعی برای بیت کوین دارند. اگر شهروند ما می خواست کلید خصوصی اش را دزدیده شود، می توانست با ادعای سرقت اموال شخصی قانونی اش، آن را به مقامات گزارش کند. با این حال، برای ملوان، هیچ ساختار قانونی برای دارایی او، هیچ سیستم اعتقادی سیاسی وجود ندارد که دارایی او را در چارچوب قرار دهد. ماهیت بیت کوین ثابت می ماند، اما نوع خاصیت آن مبهم است. مستقل است گاهی اوقات بیت کوین به عنوان یک کالای عمومی یا یک دارایی مشترک زمینه سازی می شود. das Allgemeingut - برای خیر و صلاح همه این ممکن است توصیف منصفانه ای از شبکه یا کد تسهیل کننده شبکه باشد، اما این طبقه بندی به تازگی مالکیت مستقل نمی پردازد.

بیایید به سرعت بیت کوین را به عنوان دارایی در نظر بگیریم. منتقدان به عنوان نقطه شروع مفید هستند و تقلید از آنها آسان است. اولین اعتراض، در ناباوری به مثال شهروند/ملوان، این خواهد بود: «مالکیت نمی تواند خارج از دولت وجود داشته باشد. مخلوق آن است. شما نمی توانید فقط یک نوع ملک جدید بسازید!

طبق معمول، منتقدان آنطور که فکر می کنند اصیل نیستند. این اختلاف نظر کاملاً جدید نیست. توماس هابز، فیلسوف قرن هفدهم، نوشت" قانونگذاران پیش از آنچه شما می خوانید بودند خودیا مالکیت کالا... زیرا بدون قوانین قانونی، همه مردم بر همه چیز حق دارند... پس می بینید که هیچ شخصی نمی تواند در هیچ سرزمینی، یا کالاهای دیگر، از هیچ عنوانی به جز پادشاه ادعای مالکیت کند. یا آنها که دارای قدرت حاکمیتی هستند.»

در حالی که تقریباً در همان زمان، جان لاک و ساموئل فون پوفندورف استدلال می‌کرد: «افراد در یک وضعیت طبیعی باید قبل از اینکه میوه‌های زمین به‌طور خصوصی تصاحب شوند، رضایت همنوعان خود را کسب کنند…»

رضایت مکانیزم اصلی برای استقلال مالکیت از پادشاه است. آنچه من به آن اشاره می کنم این است عمل مالکیت, نه لزوماً ماشین آلات فنی. با داشتن بیت کوین، من به طور جهانی این موارد را بیان می کنم: آنچه مال من است را تصدیق می کنم و آنچه را که نیست تصدیق می کنم. در غیر این صورت، در سخنان هابزهر انسانی بر هر چیز حقی دارد و بنابراین تا زمانی که این حق طبیعی هر انسانی پابرجا باشد، هیچ کس نمی تواند امنیت داشته باشد.

خود عمل مالکیت مستقل متضمن رضایت است. شکاکان هنوز هم ادعا می کنند، "ها! شما مالک هیچ چیز نیستید. این یک توهم است، نه ملک!» که من در پاسخ می‌گویم: «پس چگونه است که می‌توانم به طور غیرقابل انکار و همگانی، مالکیت توافقی هیچ چیز را تأیید و به شما ثابت کنم.»

چگونه می توانم چنین کاری را انجام دهم بدون اینکه آن ملک من باشد؟ کد است نه قانون قوانین قانون هستند. اما کد is اجماع، وفاق. این خود شبکه بیت کوین است که حقوق مستقل دارایی خود را صادر کرده و به طور انحصاری می تواند حفظ کند این کار را از طریق استقلال خود انجام دهد. قانون، ایالت یا منتقد مختار است که این رضایت را هر قدر که صلاح بداند قابل فهم باشد، تفسیر کند.

مراقب فروشندگان روایت باشید

اغلب به من می گویند که باید بیت کوین بخرم زیرا مقدار زیادی از آن وجود دارد. اما چی is آی تی؟ پول نقد؟ واحد پول؟ پول سخت؟ طلای دیجیتال؟ ذخیره ارزش؟ آه، جالب آیا می توانم انتخاب کنم؟ اگر از روی کنجکاوی بپرسم که چطور ممکن است این همه چیز باشد، به من گفته می شود. من باید فردریش هایک، لودویگ فون میزس، موری روثبارد، و غیره را بخوانم. به من گفته می شود که باور ندارم، که برای درک بیت کوین دانش عمیق تری از حقیقت ندارم. خوب پس من میخرمش - اگر فقط برای تمام کردن آن. اما کدام یک از آن چیزها است؟ خیلی زیاد هستند. به من گفته اند که، بدیهی است، it is it، زیرا بیشترین شما را دارد: اثر شبکه! ما آن هستیم. من باید شکل آن را به خود بگیرم و فردیت خود را به آن تسلیم کنم. چشمانم شروع به درخشش و نبض می کنند... اورکا! شما باید آن را بخرید، فقط مقدار زیادی از آن وجود دارد! در تمام این جنون، هرگز اغوا نمی شوم که مالک آن شوم و به تازگی مالکیت خود فکر کنم، هرگز به من گفته نشده است که مالکیت آنچه را که می توانم بیش از همه داشته باشم، بردارم، از چیزی که صرفاً دارایی مستقل را تقلید می کند، دوری کنم. من از این واقعیت غافل هستم که هرگز نتوانستم چیزی به این اندازه در زندگی ام داشته باشم. نه کلیدهای شما، نه بیت کوین شما. سالی یک بار به من یادآوری می شود که چقدر نوستالژیک است. اوج تفکر گروهی روایی با توصیه شرم آور زیر حاصل می شود: اگر فقط 100 دلار از آن را خریداری می کنید، نگران مالکیت نباشید. فقط اجازه دهید شخص دیگری آن را برای شما مالک شود.

بازار روایات همه عقل سلیم را کر می کند. بنابراین، من عصیان می کنم و تمام احساسات به استثنای مالکیت مستقل را رد می کنم. من حداکثر گرایی مالکیت را اعلام می کنم. پول سخت؟ خواب آور. کیف پول هاست شده؟ سرقت. عرضه ثابت؟ یاوه گوی اقتصادی من و تو نتوانستیم خود اگر بیت کوین به شکل دیگری صادر شود یا پاداش بلاک آن برای همیشه با فاصله بین ماه و زمین همراه باشد، کمتر است. اقتصاد و طالع بینی شبیه هم هستند علمی جاذبه به ملک مستقل من. تا آنجا که من اطلاع دارم، هیچ تئوری اقتصادی وجود ندارد که اجازه ساختن سرپناه را ندهد. به نظر می رسد بین آنچه بیت کوین را قابل مالکیت می کند و آنچه که به آن اجازه می دهد اشکال دیگری به خود بگیرد، تمایز وجود دارد. این تمایز به نظر مهم است. اعتراف می‌کنم که فراوانی وجود ندارد، زیرا کمبود پیش‌نیاز مالکیت است. فقط در یک مورد به شما هشدار می دهم: تحت هیچ شرایطی نباید به میزان آن تخطی کنید - به معنای مبلغ جاری و یا صدور از پیش تعیین شده - دارایی من. من حاضر به مذاکره مجدد در مورد آن نیستم. نمی توانم مجبور شوم رضایت بدهم مگر اینکه پادشاهان بر من حکومت کنند. دارایی من استقلال خود را از دست می دهد و بنابراین به یک روایت تقلیل می یابد - یک افسانه. من با نگرانی فزاینده تماشا می کنم، و می بینم که همتایان من چقدر به راحتی مایلند خود را تسلیم یک هدف سیاسی و اقتصادی بزرگتر کنند.

هنگام صحبت از مالکیت باید به نیروی کار اشاره شود. مانند هر چیزی، روایتی برای آن وجود دارد. یک ایده محبوب به رهبری مایکل سیلراین است که بیت کوین انرژی را به قدرت خرید آینده تبدیل می کند: یک باتری پولی. مفهومی که اغلب به عنوان یک باتری تحت اللفظی توسط منتقدان اشتباه درک می شود. وقتی برای اولین بار این قیاس را شنیدم، با این ایده مسحور شدم. برای ایجاد بیت کوین، باید یک نیروگاه بسازم. سپس کار محاسباتی و اشکال ابزاری مختلف کار و تجارت در صدور بیت کوین وجود دارد. خارج از این روایت، به نظر می رسد تعداد فزاینده ای از مردم وجود دارند که ادعا می کنند بیت کوین در مصرف انرژی کارآمد است - کارآمدترین فناوری ها نه کمتر! چه پاسخ درخشانی به منتقدی که از سر بیزاری محض ادعا می کند که همه چیز هدر است. چگونه این همه تلاش می تواند چیزی نباشد که به بیت کوین ارزش می دهد؟

نه تنها فکر می کنم بیت کوین کارآمد نیست، بلکه در نهایت، چگونه می توان آن را اندازه گرفت؟ به سادگی برایم مهم نیست که باشد. من نمی گویم که باید اتلاف باشد، فقط مالکیت من لزوماً وابسته به کارایی خاصی نیست. معدنچیان را باید تحسین کرد زیرا در غیر این صورت از انرژی استفاده می‌کنند، اما من نمی‌دانم چگونه این می‌تواند کاری باشد که دارایی من از آن زاده شده است. با من بمان، من اینجا نیستم که در مورد اثبات کار بد صحبت کنم، فقط به شما بفهمانم که چه چیزی نیست. اگر به شما گفتم در یک پیست و برای هر دور دور بزنید، این کار را خواهم کرد پاداش شما با یک بوسه، به این نتیجه نخواهید رسید که عمل دویدن، کاری است که باعث ایجاد بوسه می شود، آیا؟ آه، چقدر شایان ستایش هستی که دورهایت را خیلی کارآمد می دوی.

بیت کوین تنها ماشین آلات دارایی مستقل نیز نیست. به خاطر سادگی در یک نقطه به دو قسمت تقسیم شد. اگر این همه کار برای من لازم بود تا آن را داشته باشم و آن را ایجاد کنم، چگونه می توانست بدون دوبرابر شدن کار گذشته خود را تکرار کند؟ "اما شما نمی توانید جلوه شبکه را کپی کنید!" می شنوم که التماس می کنی "خاص نیست، ما هستیم!" دقت نکردی؟ چگونه می توانم برای یک سیب با چیدن آن از درخت زحمت بکشم و در نهایت دو تا در دستانم باشم؟ چه نیروی کار را دزدیدم؟ هیچ یک. مالکیت مستقل غیرمتعارف است، کار آگنوستیک است و این چیز خوبی است.

پردازنده Core

ما اغلب می گوییم بیت کوین غیرمتمرکز است زیرا بیت کوین را یک شبکه کامپیوتری می دانیم. مطمئنا، این توصیف از نظر فنی مناسب است، اما استقلال است. به همین دلیل است که ما ترجیح می دهیم ماشین آلات خود را با منابع دنیای واقعی تغذیه کنیم، نه کارایی. این چیزی است که اموال ما را قادر می سازد مستقل باشند. تنها دلیل اهمیت رضایت ما دلیلی است که می توانیم آن را داشته باشیم. هیچ فایده ای برای ایجاد رضایت مستقل جهانی بدون استقلال در هسته وجود نخواهد داشت، بنابراین، این ارزش اصلی ما است - به اصطلاح، ارزش ذاتی بیت کوین. اگر ما واقعاً به آنچه که می‌توانیم بیش از همه داشته باشیم اهمیت می‌دهیم، اگر به مالکیت و میزان آن اهمیت می‌دهیم، آیا تنها از طریق همین تصور نیست که می‌توانیم همه مصالحه‌ها را رد کنیم؟

به بیان دیگر، ما انتشار «عرضه ثابت» بیت کوین را تغییر نمی دهیم زیرا این نظریه «درست» پول است، بلکه به این دلیل که علت بالاتری را می طلبد، این کار را نمی کنیم. ما آن را تغییر نمی دهیم زیرا استقلال ملک خود را از دست می دهیم.

به عنوان یک ماکسیمالیست مالکیت، من فقط مالکان مستقل را تصدیق می کنم. عبارت «من می‌خواهم در معرض بیت‌کوین قرار بگیرم» بیانگر حالت کودکی و عدم مسئولیت است، شبیه به کودکی که بوی ویسکی می‌خورد و آنقدر رشد نکرده است که بتواند آن را بچشد – والدین اجازه نمی‌دهند. آی تی. چه راهی بهتر برای توصیف طرز عمل بیت‌کوین به طور فزاینده‌ای خود را در آن می‌یابد، و خواهان همه قرار گرفتن است، اما هیچ‌کدام از مسئولیت‌های خماری را نمی‌خواهد. بنابراین قبل از اینکه شما، صاحبان همکار بیت کوین، با نمایندگان خود تماس بگیرید یا در غیر این صورت، مطمئن شوید که از خود دفاع می کنید. به تنهایی از استقلال شبکه و دارایی خود دفاع کنید. هنگام دفاع از کسانی که تمایلی به قبول مسئولیت مشابه شما ندارند، بسیار محتاط باشید.

سیاست خود را از مالکیت من خارج کنید

محافظه‌کاران مدرن اغلب خود را در دوراهی‌های غیرممکن می‌بینند: از یک سو، مالیات دزدی است، اما از سوی دیگر، تنفر شدیدی نسبت به کسانی که جرأت می‌کنند پول پلیس را کاهش دهند. بازارها باید کاملاً آزاد باشند، اما من می خواهم مسئولیت محدود خود را حفظ کنم، لطفا. بانک‌های مرکزی دلیل اصلی نابرابری ثروت هستند، اما وقتی شرکت‌ها بیت‌کوین را با بدهی ارزان شرکت‌ها خریداری می‌کنند، من آنها را تشویق می‌کنم. گلدباگ ها مانند من پول را درک نمی کنند، به همین دلیل است که پیش بینی می کنم بانک های مرکزی بیت کوین زیادی بخرند. نباید به سیاستمداران اجازه داد که سهام معامله کنند، اما اگر بیت کوین معامله کنند، من به آنها رای خواهم داد. من یک رأی دهنده تک موضوعی هستم، اما کاملاً روشن کنید که در هر انتخابات به کدام حزب سیاسی رأی می دهم.

بیت کوین بیانگر باور سیاسی نیست، زیرا مستقل از آن است. به محض اینکه اعتقاد سیاسی یا دلیل بالاتری را به بیت کوین تحمیل می کنم و از آن به عنوان بیانی از اعتقادم استفاده می کنم، که مطمئناً در آن مقصر هستم، خود را در گوشه ای می بینم که باید از آن دفاع کنم. از روزنامه‌نگارانی که ادعا می‌کنند تروریست‌ها از بیت‌کوین برای تامین مالی استفاده می‌کنند، غوغا می‌کنم، که برخلاف باور سیاسی من است، بنابراین به این نکته اشاره می‌کنم که فعالان حقوق بشر نیز از آن استفاده می‌کنند - گویی به شکلی جادویی برابر است. مهم نیست که تروریست برای چه چیزی وحشت می کند یا فعال حقوق بشر از چه چیزی دفاع می کند، اینها هیچ نگرانی ندارند. برخلاف تصور رایج، وجود مالکیت مستقل نیازی به توجیه اخلاقی ندارد. بیت کوین چیزی را درست نمی کند، شما این کار را انجام دهید!

این یک پست مهمان توسط ینس بوچر است. نظرات بیان شده کاملاً متعلق به خود آنها است و لزوماً نظرات BTC Inc. یا مجله Bitcoin را منعکس نمی کند.

نقطه_img

جدیدترین اطلاعات

نقطه_img