روش های مختلفی برای بهینه سازی فرآیند وجود دارد. انتخاب یک متدولوژی خاص به الزامات کسب و کار و نوع فرآیندی که سازمان به دنبال بهینه سازی آن است بستگی دارد.
PDSA، مخفف Plan، Do، Study و Act، یک مدل 4 مرحلهای تکرارشونده است که هدف آن بهبود کیفیت فرآیند کسبوکار و دستیابی به بهینهسازی است. مراحل به شرح زیر است:
یک استراتژی مبتنی بر داده که بخشی از متدولوژی شش سیگما است، DMAIC یکی از محبوبترین روشهای مورد استفاده برای بهینهسازی فرآیند است. یک ابزار بهبود کیفیت که در بسیاری از مشاغل مورد استفاده قرار می گیرد، مجموعه ای منطقی از مراحل چرخه ای را دنبال می کند که عبارتند از:
کایزن یک کلمه ژاپنی به معنای "بهبود" است و زمانی که به عنوان روشی برای بهبود و بهینه سازی فرآیندهای تجاری از آن استفاده می شود، هیچ چیز مناسب تر نیست. این تکنیکی است که به بهبود کلی نه تنها در فرآیندها میپردازد، بلکه به تقویت مشارکت کارکنان، افزایش کارایی کسبوکار و تضمین کیفیت خروجی نیز میپردازد. مزایای استفاده از روش کایزن عبارتند از:
روش DMADV، بسیار شبیه به DMAIC، یک فرآیند ساختاریافته برای بهبود است و بخشی ضروری از ابتکار شش سیگما است. این استراتژی بهینه سازی فرآیند عمدتاً بر ایجاد فرآیندها و خدمات جدید و جایگزینی کامل فرآیندهای قدیمی متمرکز است. مراحل DMADV عبارتند از:
فرآیند کاوی شامل مجموعه ای از تکنیک ها با رویکرد علم داده برای کمک به بهینه سازی فرآیند است. این روش از داده های موجود از گزارش رویدادها برای تجزیه و تحلیل کار انجام شده توسط اعضای تیم و بررسی مراحل انجام شده برای تکمیل وظایف مشخص شده استفاده می کند. سپس اطلاعات جمعآوریشده برای ارائه بینشی در مورد مسائل یا چالشهای موجود و بهینهسازی فرآیندها استفاده میشود.
نقشه برداری جریان ارزش یا VSM یک تکنیک مدیریت ناب است که از یک ابزار گرافیکی برای ثبت اطلاعات و مراحل یک فرآیند استفاده می کند. VSM می تواند به موارد زیر کمک کند:
نمودار SIPOC یک روش محبوب است که در مدیریت پروژه شش سیگما، تولید ناب و BPM برای کمک به بهبود فرآیند استفاده می شود. این نمایش بصری که به صورت جدولی با ستونها نمایش داده میشود، ورودیها، خروجیها، فرآیندها، تامینکنندگان و مشتریان را در یک فرآیند تجاری خلاصه میکند. به یافتن و محدود کردن تغییرات کمک می کند و به بهبود کل فرآیند و در نتیجه بهینه سازی فرآیند کمک می کند.
بهینهسازی فرآیند میتواند برای ایجاد فرآیندهای قویتر و کارآمدتر که از منابع با پتانسیل کامل خود استفاده میکنند و خروجیهای حداکثری را ارائه میدهند، استفاده شود. این یک فرآیند مستمر است و موفقیت آن به ابتکار سازمان برای تعریف، درک، مستندسازی، ارزیابی و به کارگیری فناوری لازم برای بهبود فرآیندها بستگی دارد.
یک مدیر پروژه می تواند مسئولیت بهینه سازی فرآیند را برای دستیابی به بهترین نتیجه ممکن بر عهده بگیرد. شناسایی فرآیندها و برنامهریزی نحوه بهینهسازی آنها به بهترین وجه با استفاده از ذینفعان و اعضای تیم مربوطه انجام میشود که میتواند به شناسایی چالشها و پیشنهاد ورودیها کمک کند. سپس می توان تنظیمات مربوطه را برای دستیابی به حداکثر نتایج انجام داد و اجرا کرد.
اعمال تغییرات در فرآیندها باید در مقیاس کوچکتر برای ارزیابی عملکرد انجام شود. همچنین خودکار کردن فرآیندهای تکراری برای اطمینان از گردش کار روان آسان تر است. مستندسازی همچنین برای نظارت و ردیابی تغییرات در خروجیها و عملکرد فرآیند که میتواند به نفع یک سازمان باشد و رشد آن را هدایت کند، بسیار مهم است.
آیا می خواهید از اتوماسیون فرآیند رباتیک استفاده کنید؟ نرم افزار پردازش اسناد مبتنی بر گردش کار نانو شبکه را بررسی کنید. بدون کد. بدون پلت فرم دردسر.
مزایای چندگانه استفاده از بهینه سازی فرآیند
بهینه سازی فرآیند که به خوبی اجرا شود، می تواند مزایای زیادی را برای یک سازمان به ارمغان بیاورد. مزایای مختلفی که می توان از طریق بهینه سازی فرآیند به دست آورد، به شرح زیر است:
فرآیندهای ساده
فرآیندهایی که با تنگناها غلبه میکنند میتوانند مانع بهرهوری شوند و منجر به از دست دادن درآمد شوند. بهینه سازی فرآیندها، ضایعات، ناسازگاری ها و وابستگی هایی را که به عنوان اختلال عمل می کنند را حذف می کند و کارایی نتایج را افزایش می دهد که باعث رشد و درآمد کسب و کار می شود.
تضمین کیفیت
بهینهسازی فرآیند کسبوکار تضمین میکند که کیفیت در بالاترین سطح خود برای کسبوکارها قرار دارد تا تأثیری قوی در بازار داشته باشند. بهینه سازی برای دستیابی به استانداردی که سازمان را در راس رقبای خود قرار دهد، چه فرآیند و چه پروژه ها، ضروری است. بهبود مستمر فرآیند با ابزارهای اتوماسیون، دستیابی به کیفیت را از طریق بهینه سازی ممکن می سازد.
صرفه جویی در هزینه
هنگامی که فرآیندهای حیاتی بهینه می شوند، بدون شک منجر به افزایش صرفه جویی در هزینه ها می شود. علاوه بر کاهش سرمایهگذاریهای مکرر در بخشها، بهینهسازی فرآیند که به طور موثر انجام میشود میتواند بیشترین سود و درآمد را برای سازمانها به همراه داشته باشد.
کمتر مستعد خطا است
خطاهای کمتر در یک فرآیند یکی از مزایای اصلی بهینه سازی فرآیند است. مدیریت دستی مراحل مختلف و مشارکت افراد متعدد، فرآیندها را مستعد خطاهای انسانی می کند که می تواند باعث تاخیرهای غیرضروری شود. خودکار کردن کارهای تکراری نه تنها می تواند بار کاری کارکنان را کاهش دهد، بلکه فرآیندها را کمتر مستعد خطا می کند تا بازده خروجی را افزایش دهد.
حداکثر استفاده از منابع
بهینهسازی فرآیند میتواند اطمینان حاصل کند که فقط منابع لازم مورد نیاز است و میتوان از آن منابع با پتانسیل کامل خود استفاده کرد. حذف ضایعات و به حداکثر رساندن استفاده از منابع باعث افزایش صرفه جویی در زمان، تلاش و هزینه می شود.
کاهش ریسک و بهبود انطباق
هنگامی که فرآیندها استاندارد و بهینه می شوند، می توان آنها را به راحتی نظارت کرد تا با مقررات صنعت مطابقت داشته باشند. ابزارهای اتوماسیون می توانند از داده های حساس محافظت کنند، مسیرهای حسابرسی را فعال کنند و شفافیت را افزایش دهند. آنها همچنین می توانند از طریق تکنیک های کنترلی از دسترسی غیرمجاز جلوگیری کنند و خطرات در بهینه سازی فرآیند را کاهش دهند.
قوام بالا
هنگامی که فرآیندها بهینه می شوند، خروجی ها کارآمد هستند. مداخلات بهینهسازی موفقیتآمیز با ابزارهای خودکار و روششناسی مناسب میتواند افزونگیها یا نوسانها را حذف کند و گردشهای کاری را با ثبات بهبود یافته هموارتر کند.
افزایش دید
یکی از اهداف بهینه سازی فرآیند بهبود عملکرد فرآیند و شفافیت و شفافیت است. با گنجاندن اعضای تیم در برنامه ریزی و اجرا، بهینه سازی می تواند دید بیشتری را در کل گردش کار فرآیند به ارمغان بیاورد. این همچنین به تجزیه و تحلیل و تصمیم گیری برای مدیریت بالاتر کمک می کند.
افزایش رضایت کارکنان و مشتریان
استفاده از ابزارهای اتوماسیون فرآیند نیاز به نظارت دستی را کاهش می دهد. این به کارکنان کمک می کند تا توجه خود را به سمت خدمات بهتر به مشتریان هدایت کنند. با افزایش تمرکز بر مشتریان، کارمندان بهره وری و درآمد بیشتری را به ارمغان می آورند. بهینه سازی فرآیند، مشتریان راضی و افزایش حسن نیت را تضمین می کند، زیرا آنها نیازهای خود را به سرعت برآورده می کنند، مشکلات را حل می کنند و با خدمات سریع و کارآمد مواجه می شوند.
موارد استفاده برتر برای بهینه سازی فرآیند
در زیر برخی از موارد استفاده برتر که در آن بهینه سازی فرآیند بهترین کار را انجام می دهد آورده شده است.
منابع انسانی (منابع انسانی)
فرآیندهای منابع انسانی پیچیده هستند و شامل مراحل مختلفی هستند. به عنوان مثال، فرآیند استخدام شامل یک سری مراحل قبل و بعد از پیوستن یک کارمند به یک شرکت است. اکثر آنها به صورت دستی انجام می شوند و بسیار دست و پا گیر هستند. بهینه سازی فرآیند با استفاده از فناوری مربوطه می تواند مراحل تکراری را کاهش دهد، تلاش دستی را کاهش دهد، خطر خطاها را کاهش دهد و فرآیندها را سرعت بخشد.
حراجی
تیم فروش در یک سازمان میتواند از بهینهسازی فرآیند سود ببرد. از آنجایی که پرسنل فروش باید با عوامل داخلی و خارجی سر و کار داشته باشند، بهینه سازی فرآیند می تواند کار تکراری کمتر و تمرکز بیشتر بر روی وظایف مهم برای دستیابی به اهداف تجاری را تضمین کند.
فروشندگان باید مشتریان را درک کنند و با بخشهای دیگر مانند امور مالی، پشتیبانی مشتری و اعضای تیمشان تعامل داشته باشند تا فرآیند فروش موفقی داشته باشند. بهینه سازی فرآیند زمان انتظار را کاهش می دهد، چالش ها را حذف می کند و گردش کار را برای دستیابی آسان به اهداف یا اهداف تعیین شده صاف می کند.
دارایی
بهینه سازی فرآیندهای مالی بسیار سودمند است. برخورد با کارمندان، ذینفعان، فروشندگان و شراکت ها شامل فرآیندهای زیادی است که اگر مستعد خطاهای دستی باشد، می تواند زیان های زیادی را به کسب و کار وارد کند. ردیابی کار، اعطای تاییدیه، بررسی صورتحساب و غیره، برخی از فرآیندهایی هستند که می توانند برای کارایی بیشتر کسب و کار بهینه شوند. همچنین به تصمیم گیری و تحلیل بهتر برای کاهش هزینه ها و افزایش درآمد کمک می کند.
حکومت
فرآیندهای اداری شامل بسیاری از وظایف تکراری است. ردیابی زمان، حقوق و دستمزد، تدارکات، تولید گزارشها، ورود دادهها و موارد دیگر همگی نیازمند تلاش و زمان دستی هستند. بهینهسازی تعدادی از این فرآیندها میتواند تلاش، هزینه و زمان را برای تمرکز روی کارهای مهمتر آزاد کند.
مدیریت پروژه
بهینه سازی فرآیند بخشی جدایی ناپذیر از مدیریت پروژه است. موفقیت مدیریت پروژه به میزان کارآمدی فرآیندهای آن بستگی دارد. بهینه سازی فرآیند، تکمیل وظایف مشخص شده را به موقع و بدون جایی برای خطا تضمین می کند. استفاده از شش سیگما و متدولوژی های ناب به بهبود فرآیندها و افزایش کارایی کسب و کار از طریق بهینه سازی موفقیت آمیز فرآیندهای پروژه کمک می کند.
اگر با فاکتورها و رسیدها کار می کنید یا نگران تأیید هویت هستید، Nanonets را بررسی کنید OCR آنلاین or استخراج کننده متن PDF برای استخراج متن از اسناد PDF رایگان. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد زیر کلیک کنید راه حل اتوماسیون سازمانی نانوشبکه ها.
چالش ها در بهینه سازی فرآیند
بهینه سازی فرآیند آسان نیست و می تواند در طول اجرای آن چالش هایی ایجاد کند. برخی از موارد رایج عبارتند از:
سرمایه گذاری منابع
تغییرات در فرآیندها نیاز به طوفان فکری و برنامه ریزی مناسب دارد. و با توجه به اینکه مراحل و وظایف متعددی در یک فرآیند وجود خواهد داشت، نیاز به تمایل بخشی از ذینفعان و اعضای تیم برای اختصاص زمان و تلاش برای دستیابی به بهینه سازی وجود دارد.
ورودی های خیلی زیاد
وقتی فرآیندی برای بهینهسازی انتخاب میشود، طبیعتاً هجوم زیادی از پیشنهادات و ورودیها از سوی همه افراد مربوطه وجود خواهد داشت. چالش شناسایی ورودی هایی است که در واقع می توانند به بهینه سازی یک فرآیند کمک کنند تا اینکه یک نظر باشد. اولویت بندی پیشنهادات از سوی افرادی که از این فرآیند در زمان واقعی استفاده می کنند، بهینه سازی را کارآمدتر می کند.
مقاومت در برابر تغییر
یک چالش رایج در بهینه سازی فرآیند ممکن است شیوع تردید در ایجاد یا پذیرش تغییرات باشد. عدم تمایل اعضای تیم مرتبط می تواند بهینه سازی فرآیند را دشوارتر کند. علاوه بر متقاعد کردن آنها در مورد اثرات مثبتی که تغییرات مناسب می تواند ایجاد کند، ذینفعان همچنین باید دوره های انتظار را برای تولید نتایج مطلوب در نظر بگیرند. برای جلوگیری از مخالفت، باید به این مسائل زودرس پرداخته شود و همه در یک صفحه نگه داشته شوند.
بهینه سازی غیر ضروری
بهینه سازی تنها زمانی کمک می کند که فرآیندها بی اثر باشند و نتایج دلخواه را ایجاد نکنند. اگرچه سازمانها برای بهبود فرآیندها و به حداکثر رساندن سود تلاش میکنند، پیادهسازی بهینهسازی فرآیند در مواردی که نیاز نیست یا انجام آن به یکباره میتواند برای کسبوکارها فاجعهبار باشد. تجزیه و تحلیل خوب تحقیق و طناب زدن در سایر اعضای تیم که درک خوبی از فرآیندهای کسب و کار دارند برای موفقیت ابتکارات بهینه سازی فرآیند حیاتی است.
چگونه بهترین نرم افزار بهینه سازی فرآیند را برای نیازهای متمایز انتخاب کنیم؟
بهینه سازی فرآیند از طرق مختلف برای یک سازمان ارزش زیادی به ارمغان می آورد. مواجهه با مسئولیت ها با شناسایی فرآیندها و برنامه ریزی برای بهینه سازی می تواند به اندازه کافی دلهره آور باشد. اتوماسیون می تواند بهینه سازی فرآیند را برای مدیریت و دستیابی آسان کند.
روش ها و ابزارهای اثبات شده زیادی وجود دارد که می تواند در بهینه سازی فرآیند کسب و کار کمک کند. انتخاب نرم افزار خوب با جنبه های زیر می تواند بهینه سازی فرآیند را به موفقیت برساند.
رابط کاربری خوب
یک رابط کاربری دوستانه که تصویر واضحی از جریان فرآیند با کنترل مناسب برای دسترسی به کسانی که به آن نیاز دارند ارائه می دهد. مدیران پروژه و اعضای تیم باید بتوانند به راحتی تغییرات را پیاده سازی و ردیابی کنند تا شفافیت و دیده شدن در فرآیندها را فراهم کنند.
اتوماسیون
نرم افزار باید در صورت نیاز بهینه سازی کافی را فعال کند. قابلیتهای نقشهبرداری فرآیند با گردشهای کاری بصری و ایجاد مسیرهای ممیزی همگی برای بهینهسازی فرآیند حیاتی هستند. این ابزار همچنین باید یکپارچه سازی یکپارچه را برای به اشتراک گذاری آسان منابع و داده ها فعال کند.
تجزیه و تحلیل زمان واقعی
بهینه سازی فرآیند همچنین شامل درک چالش های موجود در فرآیندهای کسب و کار برای بهبود آنها می شود. تجزیه و تحلیل بلادرنگ درک مراحل مختلف در هر فرآیند را تسهیل می کند و میزان موفقیت آنها را ارزیابی می کند. این به بهبود فرآیندها و تکمیل آنها برای خروجی های مطلوب کمک می کند.
مدیریت اسناد
یک نرم افزار بهینه سازی فرآیند باید مدیریت داده ها و اسناد را به خوبی امکان پذیر کند. بهینهسازی فرآیند با دادهها شروع و پایان مییابد و مستندسازی هر مرحله و مرحله فرآیند، بهینهسازی کارآمد و کاملتر را ممکن میسازد.
آیا می خواهید کارهای دستی تکراری را خودکار کنید؟ صرفه جویی در زمان، تلاش و پول در حالی که افزایش بهره وری!
بردن
دستیابی به حداکثر پتانسیل آنها با به حداقل رساندن ورودی ها، شعار مدرن همه سازمان ها است. اما الزامات مختلف کسبوکار میتواند شامل فرآیندهایی با چالشهای مختلف باشد که باید بر این اساس به آن پرداخته و بهینه شود.
اتوماسیون فرآیندها با ابزارها و تکنیک های مناسب می تواند به سازمان ها کمک کند تا به راحتی به بهینه سازی فرآیند دست یابند. با مزایای متنوعی از جمله استفاده بهینه از منابع، حذف ضایعات، سادهسازی فرآیندها، کاهش ریسک و موارد دیگر، بهینهسازی فرآیند به نیاز روز سازمانها برای دستیابی به رشد کارآمد کسبوکار تبدیل شده است.
پرسش های متداول
چرا بهینه سازی فرآیند مهم است؟
یک سازمان برای افزایش کارایی کسب و کار و جلوتر ماندن در رقابت سخت به جریان روان و اثربخشی فرآیندهای خود وابسته است. بهینهسازی فرآیندها با کمک به شناسایی خطاها و چالشها، استفاده کامل از منابع، کاهش وظایف تکراری، افزایش بهرهوری و دستیابی به رشد سریع، به کسبوکارها برتری میدهد.
بهینه سازی در مهندسی فرآیند چیست؟
بهینه سازی بخش مهمی از مهندسی سیستم های فرآیند (PSE) است که هدف آن به حداکثر رساندن عملکرد یک فرآیند با حداقل هزینه های پردازش است. چه یک سیستم باشد یا یک فرآیند، به معنای یافتن بهترین گزینه ممکن در میان راه حل های متعدد است. راه حل انتخاب شده تنها مخروطی است که از نظر اقتصادی کار می کند و عملکرد بهینه را تضمین می کند.
استراتژی های بهینه سازی چیست؟
استراتژی های بهینه سازی، برنامه های عملیاتی هستند که سازمان ها برای افزایش کارایی، بهره وری و عملکرد انجام می دهند. آنها بر یافتن یک راه حل خوب برای به دست آوردن حداکثر نتایج یا نتایج مثبت در محدودیت های معین یا منابع محدود تمرکز می کنند.
بهینه سازی کنترل چیست؟
در مهندسی، کنترل به استفاده از مکانیزم یا نرم افزاری اطلاق می شود که توانایی تصمیم گیری را داشته باشد. ایده طراحی سیستمهایی است که میتوانند سیستمهای دیگر را بدون نیاز به نظارت انسانی «کنترل» کنند. به همین ترتیب، بهینهسازی عبارت است از انتخاب بهترین عضو یک مجموعه از میان معیارهای مختلف. هر دو زمینه گاهی اوقات میتوانند همپوشانی داشته باشند و از یکدیگر استفاده کنند، جایی که کنترل از روشهای بهینهسازی برای به حداکثر رساندن خروجیها استفاده میکند و بهینهسازی از مکانیسمهای کنترلی برای غلبه بر مشکلات و دستیابی به کارایی کلی استفاده میکند.
ابزارهای بهبود فرآیند چیست؟
بهبود فرآیند برای شناسایی، تجزیه و تحلیل و اصلاح فرآیندهای تجاری برای بهینه سازی عملکرد و استانداردهای کیفیت انجام می شود. ابتکارات بهبود فرآیند با هدف نتایج بهتر و کارآمدتر اغلب از ابزارها و تکنیک های مختلفی برای دستیابی به آنها استفاده می کنند. فهرستی از ابزارهای بهبود فرآیند عبارتند از:
- پایه گذاری فرآیند و مقایسه فرآیند - خطوط مبنا را تعریف کنید و نحوه عملکرد یک فرآیند را در مقایسه با فرآیندهای مشابه مقایسه کنید.
- فلوچارت ها - از نمودارهای ساده تا پیچیده، سازمان ها می توانند از این ابزار برای مستندسازی و درک هر مرحله یا مرحله در فرآیندهای تجاری استفاده کنند.
- نقشه برداری جریان ارزش - استفاده از این ابزار مدیریت ناب برای ثبت جزئیات مراحل فرآیند می تواند به کاهش ضایعات، شناسایی مناطق بهبود و تعیین اهداف قابل دستیابی کمک کند.
- تجزیه و تحلیل علت و معلول - تکنیکی که از 5Ms (مرد، ماشین، مواد، روش و اندازهگیری) برای یافتن علل ریشهای یک مشکل و تجزیه و تحلیل آنها برای بهبود فرآیند و دستیابی به نتایج مطلوب استفاده میکند.
- آزمایش فرضیه - یک تکنیک آماری که از دو فرضیه صفر و جایگزین استفاده می کند تا نشان دهد آیا نتیجه به دست آمده ناشی از اقدامات بهبود فرآیند است یا تصادفی محض است.
کنترل فرآیند و بهینه سازی چیست؟
بهینه سازی فرآیند به نظم و انضباط ایجاد تنظیمات در یک فرآیند برای حفظ یا بهینه سازی پارامترهای خاص بدون نقض محدودیت های فرآیند اشاره دارد. کنترل فرآیند به طور خاص توانایی نظارت و تنظیم یک فرآیند برای به دست آوردن یک خروجی خاص را نشان می دهد. هر دو ممکن است به همراه برای حفظ کیفیت، به حداقل رساندن هزینه ها، به حداکثر رساندن کارایی، بهبود عملکرد و کمک به تصمیم گیری مورد استفاده قرار گیرند.
کنترل فرآیند پیشرفته چگونه کار می کند؟
کنترل فرآیند پیشرفته (APC) شامل استفاده از ابزارها و تکنیک های مختلف برای اصلاح و بهبود کنترل فرآیند است. کنترل فرآیندها را از طریق فناوریهای محاسباتی اعمال میکند که نه تنها فرآیندها را سادهتر میکند، بلکه آنها را به نفع نتایج قابل پیشبینی بهبود میبخشد. APC معمولاً از طریق یک رابط نرم افزاری به یک سیستم کنترل توزیع شده (DCS) متصل می شود. DCS سیستم اصلی است که فرآیندها را کنترل می کند. APC با ردیابی و ارسال اطلاعات لازم به DCS کار می کند که به نوبه خود مشکلات را برای حل آنها جدا می کند.
چگونه می توانیم فرآیند تولید را از طریق تکنیک های کنترلی بهینه کنیم؟
استفاده از تکنیکهای کنترلی میتواند اطمینان حاصل کند که سازمان میتواند اهداف تولید خود را برآورده کند، استفاده از منابع را به حداکثر برساند، اثربخشی هزینه را افزایش دهد و مدیریت کیفیت را افزایش دهد. بر اساس ماهیت تولید و اندازه عملیات آنها می توان از تکنیک های کنترل مختلفی استفاده کرد. استقرار تکنیکهای کنترلی مناسب میتواند فرآیندها را با تضمین فرآیندهای تولید روانتر، اجتناب از هدر رفتن و حفظ استانداردهای کیفیت در کل چرخه تولید بهینه کند.
6 ابزار Sigma چیست؟
ابزارهای شش سیگما به عنوان ابزارها و تکنیک های حل مسئله در نظر گرفته می شوند که به بهبود مستمر فرآیند کمک می کنند. به عنوان بخشی از یک روش مبتنی بر داده، این ابزارها می توانند به طور منحصر به فرد برای هر کسب و کار برای تعریف فرآیندها، شناسایی خطاها، کاهش واریانس و پیش بینی نتایج اعمال شوند. آنها روش های اثبات شده ای برای افزایش کارایی و کیفیت فرآیند هستند که به نوبه خود باعث رشد و در نهایت درآمد می شوند. محبوب ترین ابزارهای مورد استفاده برای بهبود فرآیند DMAIC، سیستم 5S، Five Whys، نگاشت جریان ارزش و غیره است.
شش سیگما در بهبود عملکرد چیست؟
شش سیگما یک متدولوژی ساختار یافته منطقی است که از ابزارهای کیفی برای بهبود قابلیت فرآیندهای تجاری استفاده می کند. هدف این استراتژی مبتنی بر اندازهگیری، پالایش فرآیندها با شناسایی عیوب، کاهش تغییرات، و حذف ناسازگاریها برای بهبود عملکرد فرآیند و ارائه نتایج مطلوب است.
8 ضایعات ناب چیست؟
حذف زباله هسته تفکر ناب است. ضایعات به اقدامات، مراحل، نهادها یا هزینههایی اطلاق میشود که هیچ ارزشی به فرآیند اضافه نمیکنند. هدف بهینهسازی فرآیند با کنترل زباله، به حداکثر رساندن کارایی و بهبود خروجیهای فرآیند است. ابداع "TIM WOODS"، 8 ضایعات ناب عبارتند از: حمل و نقل، موجودی، حرکت، انتظار، تولید بیش از حد، پردازش بیش از حد، نقص، و مهارت (استعداد استفاده نشده).
نانوت OCR و OCR API آنلاین بسیاری از جالب است موارد استفاده tکلاه می تواند عملکرد کسب و کار شما را بهینه کند، در هزینه ها صرفه جویی کند و رشد را تقویت کند. پیدا کردن چگونه موارد استفاده نانوشبکه ها می تواند برای محصول شما اعمال شود.