هوش داده افلاطون
جستجوی عمودی و هوش مصنوعی

اخبار هکرها از Web3 کافی نیست

تاریخ:

جنگ‌های شعله‌ور Web3 تقریباً به یک اتفاق روزانه در Hacker News تبدیل می‌شوند، انکوباتور استارت‌آپ‌هایی که Coinbase را در میان دیگران به ما داده است.

موضوع روز این است که آیا برای بلاک چین خیلی زود است یا نه، هیچ کس کاملاً در مورد بلاک چین صحبت نمی کند زیرا بحث به جای وب 3 متمرکز شده است.

اردوگاه "کلاهبرداری، هرم، پولشویی، پونزی، رییی" با این استدلال که تمام این رد انتقادهای آنها با اشاره به اینکه هنوز زود است و فناوری زمان می برد، نامعتبر است، زیرا آنها تصمیم گرفته اند که واقعاً اینطور نیست، ادعای اشتباه کردند. خیلی زود.

هر چه بیشتر به آن فکر کنید، بیشتر «روزهای اولیه است!» یکی از «ویراستاران ویکی‌پدیا» به ما می‌گوید: «به نظر می‌رسد که اعتراضات ناامیدانه افرادی با پول بیش از حد در یک شرکت هرمی غرق شده‌اند، به این امید که بتوانند چند مکنده دیگر را کیف کنند و با پول نقد خود بیرون بروند قبل از اینکه همه چیز خراب شود.»

مولی وایت همچنین رهبر فناوری HubSpot است، «توسعه‌دهنده و بازاریاب محصولات نرم‌افزاری برای بازاریابی درون‌گرا، فروش و خدمات مشتری».

او می گوید: «در شش تا دوازده سال گذشته چیزهای زیادی در دنیای فناوری تغییر کرده است. با این حال، ما باید باور کنیم که با پیشرفت فناوری در دهه گذشته، فناوری‌های بلاک چین آن زمان را صرف این زمان کرده‌اند؟

این دیدگاه سعادت‌آمیز ناآگاهانه‌ای است که از کسی که به این نتیجه رسیده است که دارایی دیجیتال محدود حامل یک طرح هرمی است، انتظار می‌رود، علی‌رغم اینکه آن نکته طولانی رد شده اکنون تقریباً به اندازه سال‌های بالا رفتن از نردبان شرکت در سال 2006 است. راه اندازی HubSpot.

آیا کریپتو مینیون‌هایش را می‌برد، سوالی است که در رابطه با دیدگاه تعصب‌آمیز او به ذهن خطور می‌کند که به وضوح در سال 2013 زمانی که کارخانه شرکتی خود را با بازخوانی کلاسیک شروع کرد، گیر کرده است: «هیچ‌کس نتوانسته است کاربرد مثبتی برای بلاک چین پیدا کند. فناوری‌های بدون بلاک چین بهتر از آن استفاده نمی‌کنند.»

با این حال پیشرفت وجود دارد. قبلاً هیچ‌کس از آن استفاده نمی‌کرد، پس از آن هیچ‌کس آن را برای پرداخت خارج از دارو نمی‌پذیرفت، سپس برنامه قاتل ندارد و اکنون که هیچ استفاده‌ای خارج از امور مالی ندارد.

امور مالی، همان صنعت کوچکی است که برای همه چیز ارزش قائل است، از جمله زمانش که احتمالاً مجبور است به برخی قدیمی های بازاریابی بدهد.

با این مقدمه، بیشتر نظرات همان چیزی است که انتظار دارید، بازخوانی‌هایی از نکات صحبت در سال 2013 که به تدریج تا آنجا که به این فضا مربوط می‌شود، یکی یکی حل شده‌اند، و بنابراین می‌توان آنها را فقط به‌عنوان یک اشکال به‌روزرسانی طبیعت مادر دانست. همه با رینگ کلاسیک در مورد کسی که می گوید با متهم کردن او به "بشارت" تغییر عقیده داده است.

چیزی که ما را به تعجب وا می دارد که آیا نوعی ترس اقتدارگرا و فرهنگ خاموش کننده در دره شرکت وجود دارد که تنها با خاموش کردن بحث و محکوم کردن دیدگاه های مختلف می تواند خود را حفظ کند. این رویکرد بسیار غیرآمریکایی به سانسور و کنترل بحث - از جمله از طریق ربات‌ها - را که دیده‌ایم بسیار توضیح می‌دهد. ساخت کریپتو یک ضدفرهنگی باحال در برابر اقتدارگرایی زورگو.

اما یک نفر زحمت آورد تا موادی بیاورد، تا آنهایی را که می خواهند به روز شوند، به روز کند. او می گوید::

در فضای بلاک چین نیز چیزهای زیادی تغییر کرده است. فقط به این دلیل که شما در مورد آن نمی دانید به این معنی نیست که درست نیست. بسیاری از این تغییرات با برخی از پیشرفت های فناوری ذکر شده برابری می کنند.

در سال 2009، شما بیت کوین داشتید، بنابراین اساساً یک راه حل اجماع توزیع شده که کمبود مصنوعی اقلام دیجیتال قابل تعویض را ممکن می کند.

امروزه، بلاک چین های خرد شده، حسابداری سه گانه، اثبات سهام، بلاک چین هایی که ذخیره سازی فایل های با انگیزه را مدیریت می کنند، سیستم های جستجوی نام های جایگزین، قدرت محاسباتی خرید در یک دفتر سفارش خودکار، استخرهای نقدینگی (یک پیشرفت بزرگ و بزرگ فین تک اگر شما نیستید) دارید. آشنا با آن زمان)، اجرای کد دلخواه با یک رکورد متعارف از آن."

بله، بله، پونزی، کلاهبرداری، یا پاسخ واقعی "چیزهای عجیب و غریبی که هیچ کس خارج از کلمه کریپتو شیل [sic] درباره آن حرف نمی زند."

شما باید آن را دوست داشته باشید زیرا r/buttcoin به وضوح به Hacker News ارتقا یافته است. اگر این بدان معنا نیست که طلوع جریان اصلی اینجاست، هیچ چیز اینطور نیست.

از آنجایی که بسیاری به تازگی به کل این موضوع معرفی شده اند، بنابراین برای برخی در واقع سال 2013 است و طبیعی است که در ابتدا شک داشته باشند.

صبر کنید تا بفهمند همه چیز یک طرح هرمی است، بیش از همه فیات، که دارای یک پونزی داخلی از طریق ایجاد بدهی پول است که مستلزم پرداخت بهره برای خود خلق پول است، چیزی که هنوز یک دهه بعد به طور رسمی در رابطه با آن توضیح داده نشده است. این علاقه از کجا می آید و چه نقشی در بلاک چین فیات یا توکنومیکس ایفا می کند.

اما این بخش قابل توجیه است زیرا پول و امور مالی بسیار پیچیده و بسیار مبهم است. با این حال، باید ژیمناستیک ذهنی بزرگی را پشت سر بگذارید تا استدلال کنید که «راهی برای احراز هویت بدون یک مرجع متمرکز» می‌تواند با «PGP، ایمیل رمزگذاری‌شده، OpenID و غیره» ارضا شود.

حتی اگر اینطور باشد، انتظار دارید که کدنویس‌ها از همه با این واقعیت مشتاق شوند که یکی از روش‌های چنین احراز هویتی با وجود چندین دهه ادامه یافتن، هیچ کدام از روش‌های دیگر آن را جذب نکرده است.

آنها باید از خوشحالی بالا و پایین بپرند که دیدگاه آنها در مورد اینکه چگونه باید باشد اکنون بیشتر به شکلی که هست تبدیل شده است، و البته همه اینها توسط کدنویسان ساخته شده است، بنابراین بسیاری از آنها بالا و پایین می پرند.

با این حال نه عقب مانده ها، و شاید برای بهتر شدن باشد. از این گذشته، یک نفر باید کار اتاقک را انجام دهد، و - هر چقدر هم که بد باشد و هر چقدر هم که در غیر این صورت ایده آل باشد - شاید خیلی بهتر است که اصلاً خودآگاهی نشان داده نشود که آیا واقعاً در حال اثبات این موضوع هستند یا خیر. در واقع هنوز زود است با ارائه استدلال های 2013 در سال 2022 در مقاله ای که استدلال می کند خیلی زود نیست.

فقط مایلیم که کاشت کندو پیچیده‌تر باشد تا این سیگنال‌ها را به شکلی اساسی‌تر به ما بدهد تا کمی ایده بهتری در مورد آنچه که ممکن است بهبود یابد داشته باشیم.

پیچیده کردن وب

برای آن دو مقصر وجود دارد. یکی اینکه شاید چیزی وجود نداشته باشد که بتوانیم آن را بهبود بخشیم که هنوز از آن اطلاعی نداریم، و متأسفانه مکانیسم‌های عرضه و تقاضا - یا طرح‌های هرمی - کاملاً چیزی نیست که بتوانیم آن را بهبود دهیم.

دلیل دیگر بیشتر فرضی است. چیزهایی مانند هکر نیوز در طراحی کمونیستی هستند زیرا هیچ معیار ارزش مستقیمی برای مبادلات در آنجا وجود ندارد، بلکه فقط به صورت غیرمستقیم در ایجاد نام بالقوه یا بازاریابی استارتاپ شما یا البته صرفاً به تعویق انداختن هواپیما یا تلاش برای نگه داشتن کارگران اتاقک شما در صف وجود دارد. .

هیچ انگیزه‌ای برای کسی که می‌داند عیب‌هایی دارد یا می‌داند چه کاری می‌توان انجام داد، وجود ندارد که فقط آن را به صورت رایگان در اختیارش بگذارد، وقتی دانشش به او حق بیمه ای در حقوق و یا راه حلش میلیاردها می‌دهد.

بنابراین گفتمان کمی سطحی و سطحی می شود، تلاشی کم اهمیت که در کمونیسم عموماً به فروپاشی می انجامد.

مشخص نیست که آیا رمزارز می‌تواند این مشکل بزرگ را حل کند یا خیر، اما از برخی جهات، web3 نیز می‌تواند به عنوان یک نوع شبکه اجتماعی متفاوت دیده شود.

اگر کسی بتواند آن حلقه‌ها را به خاطر بسپارد، می‌توان آن را به‌عنوان حلقه‌های Google به‌صورت انتزاعی در نظر گرفت، جایی که عضویت در گروه از طریق توکنومیکس تنظیم می‌شود تا انگیزه‌ای برای مشارکت حداقل بیش از حداقل وجود داشته باشد.

بر خلاف web2 که در آن ارتباطات بسیار زیادی دارید، از جمله بسیاری از ارتباطات بسیار احمقانه، و به جای اینکه فکر کنید web3 فقط یک کپی از فیس بوک است، ممکن است در عوض به چند تا چند ارتباط تبدیل شود.

ما مدت‌هاست که در این صفحات از مشاهدات به این نتیجه رسیده‌ایم که صرفه‌جویی در مقیاس نیز دارای عدم صرفه‌جویی در مقیاس است، نقطه‌ای که مقیاس خود به بار بزرگی تبدیل می‌شود.

Tokenomics، یا جامعه سازی، یا سرپرستی i
اطلاعات از طریق مبادله ارزش واحدهای حسابداری به روشی غیرمستقیم تا آنجا که آنهایی که دارای نشانه یا NFT هستند به چیزی که می تواند در ارزش حسابداری قابل اندازه گیری باشد علاقه دارند، ممکن است به میدان های عمومی غیرمتمرکزتر منجر شود که در آن بحث های جالب بیشتر می شود. در قهوه خانه ها نسبت به میدان شهر، یا حداقل علاوه بر آن.

البته در حال حاضر این مورد وجود دارد و مسلماً همیشه در مواردی که شما گروه‌ها، اصناف یا شرکت‌ها یا دانشگاه‌هایی دارید، وجود داشته است، اما نه به‌قدری دیجیتالی، حداقل برای مدتی که به نظر می‌رسد وب 2 به گونه‌ای طراحی شده است که برای بسیاری از افراد مختلف باشد. تبدیل شدن به یک - یا "تأثیرگذار" - برای بسیاری.

کمتر از تلویزیون، اما همچنین شاید بسیار بیشتر از حد مطلوب، با به‌طور بالقوه محصول جانبی چیزی که ما اکنون وب 3 می‌نامیم، کمتر ارتباط «محرمانه» مردم و بیشتر ارتباط «پیچیده» مردم است. حلقه ها

زمان که با ارزش ترین چیز است، هر گونه افزایش بهره وری در استفاده از آن باید بسیار ارزشمند باشد، و پول به عنوان محرک بزرگ، فرد را به حداقل می اندیشد که آیا ممکن است به طور تصادفی در صرف زمان از طریق توکنومیکس که ممکن است ایجاد کند، برخی سودهای کارایی داشته باشیم. پویایی‌های اجتماعی متفاوتی که ممکن است منجر به بسیاری از بحث‌ها در گفتمان و گفتمان‌های بسیار پیچیده‌تر در آینده شود.

شاید برخی از آن متنفر باشند، اما برای ما حداقل یک وعده بزرگ از این فضا، آوردن سرمایه داری به همه است. این شامل، شاید، بزرگترین کالا است: دانش. که البته با اطلاعات متفاوت است زیرا برخی از گاوها سه گالن شیر درست کرده اند با فرمول بلک اسکولز بسیار متفاوت است.

و بنابراین مشکل عدم وجود بحث مناسب در وب 3 ممکن است در واقع چیزی اساسی را در مورد وب 2 آشکار کند، یعنی اینکه کار وحشتناکی در سازماندهی اطلاعات انجام می دهد، زیرا به دلیل طراحی کمونیستی خود، انگیزه های مناسبی ندارد، که شاید ارزش دیجیتالی وب 3 بتواند ارائه دهد.

دشواری دیدن جزئیات نیز ممکن است دلگرم کننده باشد، حداقل برای ما، زیرا وقتی جزئیات را در اختیار داریم، چه چیزی برای بازی کردن وجود دارد، و به این دلیل که بسیاری از شکست ها یا پایان های اشتباه نشان دهنده انباشت دانش از طریق آزمایش با تلاش های زیاد است. به طور مستقیم مشوق مراقبت در حالی که ممکن است ارگانیک باشد و هنوز هم انگیزه داشته باشد، اما به طور غیر مستقیم.

دانش، که به وضوح برای به روز رسانی مشکل دارد یا برای انتقال حداقل در جایی که به قابلیت های شناخته شده مربوط می شود، ناکارآمد است، و بنابراین همه آن را سرگرم کننده می کند زیرا نشان می دهد هنوز خیلی زود است و هنوز سپتامبر نشده ایم.

شاید روزی ما به عنوان قابلیت های طبیعی مصرف و اشباع از تازگی و بازی انسان باشیم، اما تا آن زمان، تا حدی بدیهی به نظر می رسد که ما هنوز باید طعم تازگی زیادی را بچشیم، حداقل در مقایسه با مواردی که هنوز وجود ندارد. جایگزین‌های موجود، با چنین تازگی‌هایی که اکنون در web2 بسیار مرده‌اند، در حالی که ممکن است تقریباً در وب ما متولد شده باشد.

منبع: https://www.trustnodes.com/2022/01/17/hacker-news-cant-get-enough-of-web3

نقطه_img

جدیدترین اطلاعات

نقطه_img

چت با ما

سلام! چگونه می توانم به شما کمک کنم؟